گفت‌وگوي رجانيوز با حجت الاسلام و المسلمين پناهيان
فضای رقابتی بین دو جریان اصول‎گرایی، فرصت تازه برای رشد سیاسی جامعه/ اعتراض به کسانی را که وظایف خود را در زمان فتنه انجام ندادند لازم می‌دانم

 

شاید کمتر جوانی باشد که حداقل یک‎بار پای منبر حجت‎الاسلام والمسلمين علیرضا پناهیان ننشسته باشد یا حداقل سخنرانی‌های او را در قالب لوح فشرده و نوار نشنیده باشد. پناهیان که زمان با دعای ندبه‌های صبح جمعه، سخنرانی‌های امام زمانی هیئت محبان قم و بحث‌های جذاب و اخلاقی مسجد دانشگاه تهران شناخته می‌شد، این روزها و پس از ایام فتنه، اولویت خود را در سخنرانی و گفت‎وگو در مورد مسائل سیاسی و اجتماعی با موضوع ولایت و ولایت‎مداری تشخیص داده و بر همین اساس بحث‌های جدید و قابل تاملی را در مجامع جوان و انقلابی مطرح کرده است.

همچنين نقش‌آفرینی در تشکیل قرارگاه فرهنگی عمار، پناهیان را وارد عرصه جدیدی کرد تا این‌بار به سازمان‎دهی اجتماعی هم روی بیاورد. این روزها این شیخ محبوب محافل جوان و انقلابی، به‎صورتی فعال در میتینگ‌های انتخاباتی دو گروه عمده اصول‎گرا یعنی جبهه متحد اصولگرایان و جبهه پایداری برای سخنرانی حاضر می‌شود. اما مواضع خاص این روزهای پناهیان و حضور در هر دو جمع پایداری وجبهه متحد و تمجید از رویکرد هر دو گروه، سوال‎هايی زیادی را به‌وجود آورد.

رجانیوز در گفت‎وگو با حجت الاسلام پناهیان از دلیل نحوه خاص موضع گیری‌های اخیر این استاد حوزه و دانشگاه و نظرات وی در مورد انتخابات مجلس نهم پرسید که در ادامه متن کامل این مصاحبه را می‌خوانید.

 

 
- شما در این ایام در همایش‌های مختلفی از هر دو گروه عمده سیاسی جبهه پایداری و جبهه متحد شرکت کرده‌اید و این ابهامی را ایجاد کرده که شما از کدام لیست حمایت می‌کنید؟ آیا شما نمی‌خواهید موضع خود را در حمایت از یکی از این دو جبهه یا ترجیح یکی بر دیگری، مشخص کنید؟ 
 
بسم الله الرحمن الرحیم. بنده بیش از هرچیز به صحنه رقابت و آرایش جدید جریان‌های سیاسی توجه دارم. بدون اینکه بخواهم درباره صحت و سقم جدایی این دوجریان اصول‎گرایی از یکدیگر صحبتی بکنم، فعلا با توجه به ضرورت رقابتی بودن انتخابات، باید گفت که ایجاد فضای رقابتی بین دو جریان اصول‎گرایی، فرصت تازه‌ای برای رشد فضای سیاسی جامعه پدید آورده است.
 
اساساً باید ما به جایی برسیم که رقابت‌ها به صورت جدی در خانواده‌ي انقلاب باشد و بر اساس دیدگاه‌های جریان‌های وفادار به انقلاب و نظام، برای حل مشکلات مملکت به رقابت بپردازند و مردم به یکی از دو یا چند دیدگاه رأی دهند. و یا حتی اگر جریان‌های وفادار به نظام و انقلاب از دیدگاه‌های مشترکی برای حل مشکلات برخوردار هستند، باید با یکدیگر بر سر معرفی افراد شایسته‌تر رقابت کنند و مردم انتخاب کنند.
 
وضعیتی که تاکنون داشته‌ایم، که رقابت بین اصول‌گرا و اصلاح‌طلب بوده است، وضعیت مناسبی نبوده است. چون سران جریان اصلاح‌طلب، وفادار نبودن خود به نظام و انقلاب را اثبات کرده‌اند. و ما همیشه مجبور بودیم بین بد و خوب انتخاب کنیم. یکی از آثار سوء رقابت بین خوب و بد این است که شما همیشه مجبورید به خاطر اینکه بدها رأی نیاورند در رأی دادن به خوب‌ها مصلحت‌اندیشی کنید و خوب‌ترین‌ها را انتخاب نکنید، ولی وقتی انتخاب بین خوب و خوب‌تر باشد، می‌توان بدون مصلحت‌اندیشی به خوب‌ترها رأی داد.
 
نکته‌ي دیگر اینکه طبیعتاً چنین صحنه‌ي رقابتی-رقابت بین خوب و بد- ، حضور دشمن را بیشتر می‌کرد و چون دشمن صریحاً تمایل خود را به جریان اصلاح‌طلب نشان می‌داد و این دخالت‌ها موجب تشنج در جامعه می‌شد. یکی از ضررهای چنین صحنه‌ي رقابتی این بود که کاستی‌های جریان اصولگرا دیده نمی‌شد. بنده معتقدم همیشه جریان‌های اصولگرایی و وفادار به نظام و انقلاب با هر اسمی که باشند، باید با هم رقابت کنند تا چنین رقابتی، هم موجب آرامش و رشد جامعه باشد، و هم جریان‌ها به واسطه حضور در چنین رقابتی به تکمیل و اصلاح خود بپردازند.
 
لذا من بیشتر علاقمند بودم این آرایش جدید را تقویت و تثبیت کنم. و چون هر دو جریان از امتیازاتی برخوردار بودند که نیاز بود بر آن امتیازات تأکید بشود، برای تقویت آنها به همکاری و حمایت از هر دو جریان پرداختم. در این انتخابات، بنده نمی‌خواهم به طور مشخص از یکی از این دو جریان اصول‎گرا حمایت کنم. و ضرورت چندانی هم برای طرفداری خاص از یک جریان به منظور بصیرت دهی قائل نیستم. البته ممکن است کاستی‌هایی در این دو جریان ببینم که برای پرهیز از هر نوع تخریب در فضای انتخاباتی آنها را بیان نمی‌کنم.
 
- پس به این ترتیب شما معتقدید آرایش سیاسی جامعه تغییر کرده است. این تغییر از چه زمانی رخ داده و به چه علت بوده است؟
 
بی‌تردید فتنه 88 و ریزش‌ها و رویش‌های آن می‌تواند آغاز شکل‌گیری این آرایش سیاسی جدید در کشور باشد و حماسه 9 دی تثبیت‌کننده‌ي آن بوده است. طبیعی است وقتی تحولی با این گستردگی و عمق در جامعه ایجاد بشود، گروه‌هایی به نمایندگی از طرز تفکرهای موجود در آن تحول شکل بگیرند. بنده تصور می‌کنم آرایش سیاسی جدید کشور ناشی از نمایندگی کردن گروه‌هایی از همان شعارها و حرکت‌های عظیم اجتماعی بوده است که امری بسیار طبیعی به نظر می‌رسد.
 
 
مردم در تمام کشور، در 9 دی به خیابان‌ها نیامدند تا فتنه‌گران و حامیان آن را نصیحت کنند، بلکه عزم شعارها و خشم‌های آنان نشان می‌داد عزم جدی بر حذف همیشگی فتنه‌گران از صحنه‌ي سیاسی جامعه دارند. خب طبیعی است در انتخابات مجلس آن عزم عمومی و خشم مردم در مقابل فتنه‌گران در انتخابات مجلس خود را نشان دهد.
 
- شما در مبحثی که چند سال پیش در دانشگاه امام صادق(ع) مطرح فرمودید سیر تحول جامعه اسلامی را از دوگانه ایمان ـ کفر به سمت ایمان ـ نفاق و سرانجام ایمان ـ ایمان برشمردید. به نظر می‌رسد شرایط موجود، مرحله ایمان ـ ایمان و رقابت مومنین به انقلاب اسلامی باشد. به نظر حضرت عالی آیا شرایط رقابت در این دوران همچون دو دوره پیشین است و یا شرایط رقابت مومنین متفاوت است. آیا ممکن است رقابت مومنین با هم به گونه‌ای تعریف شود که به شکاف نیانجامد؟
 
طبیعتاً بنده رقابت انتخاباتی کنونی را مصداقی از همان پیش‌بینی می‌دانم و همان زمان هم عرض کرده بودم که دعوا در رقابت‌های آتی بر سر مبانی و اصول نیست، بلکه اختلاف‌نظرها بر سر اولویت‌ها خواهد بود. همین الان هم شما چنین موضوعی را شاهدید و این نشانه‌ي رشد سیاسی جامعه‌ي ماست. در حال حاضر جبهه متحد و جبهه پایداری غالباً اصل نظرات یکدیگر را قبول دارند، رسانه‌های بیگانه هم به چنین رقابتی معترف هستند. ولی جبهه‌ها بر سر آنکه به کدام موضوع اهمیت بیشتری بدهند، تفاوت دیدگاه‌ها پیدا کرده‌اند.
 
- شما کدام دیدگاه را می‌پسندید؟
 
بنده در این انتخابات تصمیم ندارم از فهرست خاصی به طور مشخص دفاع کنم. بیشتر علاقمند هستم، به تثبیت این آرایش سیاسی و ذکر محاسن آن و تبیین مبانی آن بپردازم. از هیچ یک از سخنانی که پیش از این در جریان فتنه و پس از آن در زمینه‌های سیاسی عرض کرده‌ام، کوتاه نیامده‌ام. و دوستان می‌توانند بر اساس تحلیل‌هایی که دارند، درباره‌ي مصادیق قضاوت کنند. ولی طرفداران هیچ جریانی نباید اجازه دهند در حق هیچ یک از این دو جریان اجحاف شود. اگر در مقام نقد یکدیکر هم برمی آیند، که امری طبیعی است، باید به ذکر محاسن یکدیگر هم بپردازند.
 
 
- برخی از فعالان سیاسی، رقیب اصلی اصولگرایان در انتخابات جاری را جریان انحرافی و جریان فتنه می‌دانند و بر این اساس وحدت اصولگرایان را امری جدی و مهم برای جلوگیری از شکست احتمالی در مقابل جریانات انحرافی و فتنه عنوان می‌کنند. این فعالان معتقدند خطر حضور دو جریان مذکور به حدی است که تنازل گروه‌های اصولگرا از برخی مبانی و وحدت با جریاناتی که عملکرد قابل قبولی در بزنگاه‌های انقلاب نداشته‌اند را توجیه می‌کند. این استدلال از نظر شما چقدر می‌تواند ناظر به واقعیت و صحیح باشد؟
 
من نفی نمی‌کنم، چه بسا ممکن بود اگر رقیبی جدی که خطری برای انقلاب اسلامی ایجاد کند در صحنه موجود بود، اتحاد مفیدتر باشد، ولی ظاهرا اینگونه نیست.
 
- آیا این اختلافات که در جریان رقابت‌ها به وجود می‌آید، مغایر وحدتی که همیشه مورد نیاز جامعه‌ي اسلامی است نخواهد بود؟
 
در صورتی که ادب و اخلاق لازم در جریان رقابت‌ها رعایت شود، موجب تشتت جامعه و اختلاف بر سر مبانی نخواهد شد. اختلافی برای جامعه ضرر دارد که بر سر مبانی باشد، وگرنه اختلاف‌نظرها در شیوه‌ي رسیدن به آرمان‌ها و نحوه‌ي تحقق اصول، اختلاف رشددهنده‌ای است و موجب می‌شود افراد به رفع کاستی‌های خود اهتمام ورزند.
 
- یک نگرش در پاسخ به این استدلال که اصول‎گرایان با نمره منفی، نباید در ساز و کار تصمیم‌گیر اصولگرایان حاضر باشند، با اشاره به لزوم جذب حداکثری، توبه این افراد را برای حضور در ساز و کار تصمیم گیر اصولگرایان کافی می‌دانند. نظر شما درباره این دو نگرش چیست؟
 
بالاخره واقعیت این است که رقابت بین این دو نگرش است. و من همانطور که عرض کردم نمی‌خواهم قضاوت روشنی در این باره عرض کنم. برای هر کدام از این دو نگرش استدلال‌هایی وجود دارد که نمی‌توان از کنار آنها به سادگی عبور کرد. ان‎شاءالله بعد از انتخابات در این‌باره بیشتر با دوستان خود گفتگو خواهم کرد. ولی آنچه می‌توانم به اجمال عرض کنم این است که تأکید بر انقلابی عمل کردن و اعتراض به کسانی که به‌خوبی وظایف خود را در زمان فتنه انجام ندادند را امر لازمی می‌دانم. ولی حذف آنان را هم صحیح نمی‌دانم. درعین حال که رقابت با آنان را لازم می‌دانم. بگذارید با انتخاب مردم تکلیف روشن بشود.
 
- برای اولین بار اصطلاح ساکتین فتنه از جانب شما و در مراسم تشییع پیکر شهید صانع ژاله از شهدای دانشجوی ایام فتنه مطرح شد. با توجه به اینکه شما یکی از واضعین و گسترش دهندگان این اصطلاح و مروج انتقاد از این رویکرد بوده‌اید، اصرار جبهه پایداری برای عدم وحدت با ساکتین فتنه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ آیا این اصرار بی‌جاست؟
 
سکوت در فتنه درجات متعددی دارد. بعضی‌ها دیر اقدام کردند که صریحاً مورد انتقاد رهبری قرار گرفتند و بعضی‌ها برای همیشه سکوت کردند که معلوم است فریاد مردم در 9 دی بیشتر علیه آنان بود. در این میانه هم کسانی وجود دارند که جبهه‌ي پایداری اگر نمی‌خواست آنان را از فهرست خود حذف کند، رقابتی شکل نمی‌گرفت.
 
طبیعی است یکی از شاخصه‌‌های پدید آمدن این تفاوت و در نتیجه آن رقابت، همین سکوت می‌تواند باشد. ولی آن مرگ بر ساکتین که ما می‌گفتیم، بیشتر منظورمان کسانی بود که بطور مطلق سکوت کردند. هرچند دل خوشی از کسانی که تا حدی سکوت کردند نیز نداریم.
 
- نظر خود را در مورد مقوله حجیت نظر گروهی خاص برای رای دادن مردم بیان بفرمایید. آیا جریانات حاضر در انتخابات می‌توانند برای انتخاب مردم تعیین تکلیف کنند و یا اینکه تنها باید در مقام پیشنهاد گزینه‌های مد نظر خود به مردم  باشند؟
 
هرکسی براساس اعتماد به علما به هریک از این دو لیست رای بدهد، پیش خدا حجت خواهد داشت و مأجور خواهد بود. حضور علمای دینی در یک انتخابات می‌تواند برای بسیاری از مردم که با مصادیق آشنا نیستند و از دیگاه‌های آنان به روشنی اطلاع ندارند، حجت شرعی باشد. اما اگر کسی خودش در مورد برخی از کاندیداها به تشخیص رسیده بود، می‌تواند به تشخیص خود رفتار کند. مگر اینکه بخواهد بگوید «برای تقویت هر یک از علمای بزرگوار که وارد صحنه شده‌اند، به صورتِ «لیستی» رأی می‌دهم، و از برخی از خرده‌گیری‌های خود صرفه‌نظر می‌کنم.» به این شیوه هم می‌توان اقدام کرد. در اینصورت باید از برخی خرده‌گیری‌ها صرفنظر کند و لیست مورد نظر خود را کامل رای بدهد.
 
- شما در سخنرانی اخیر خود فرموده‌اید که «ما در انتخابات به علمایی همچون آیت الله مهدوی کنی باید اعتماد کنیم.» طبیعی است که در این انتخابات آیت الله مهدوی کنی از لیست جبهه متحد حمایت کرده‌اند. و در مقابل حضرت آیت الله مصباح یزدی نیز اعلام کرده‌اند که جبهه پایداری را به سایر جریانات سیاسی ترجیح می‌دهند. هر دو بزرگوار نیز از علمای قابل اعتماد هستند. در این میان تکلیف کسانی که می‌خواهند به این بزرگواران اعتماد کنند چیست؟
 
طبیعی است که امکان اعتماد به هریک از این دو بزرگوار وجود دارد. ولی افراد می‌توانند بر اساس قرائن و شواهد مختلف و مراجعه به افرادی که در لیست‌ها هستند، یکی از این دو جایگاه شریف را مورد اعتماد و وثوق خود قرار دهند. بی‌شک برای کسی که ولایتمدار است، اعتماد به فهرستی که حضرت ایت الله مهدوی کنی مورد وثوق خود قرار داده‌اند، می‌تواند تمام‌کننده‌ي حجت شرعی باشد. همچنان که کسانی که لیست مورد انتخاب ایت الله مصباح را بر اساس ترجیح ایشان، مورد انتخاب قرار دهند، پیش خدا حجت شرعی دارند.
 
چون خود حضرت آیت الله مهدوی کنی یک  شخصیت کاملا ولایت‌مدارند که اداب ولایتمداری را هم حفظ می‌کنند. ایشان در رد دفاع از آقای موسوی در انتخابات 88 فرموده بودند: به دو دلیل از ایشان حمایت نمی‌کنم. یکی به دلیل نگاه اقتصادی ایشان که نگاهی غیراسلامی و سوسیالیستی دارند، و دوم به این دلیل که ایشان ولایت‌فقیه را آن‎چنان که ما قبول داریم، قبول ندارند. ما ولی‌فقیه را نائب امام زمان(ع) می‌دانیم. و من از نزدیک شاهد بوده‌ام حضرت آیت الله مهدوی کنی آداب ولایتمداری را هم رعایت می‌کنند. و حضور ایشان می‌تواند فهرست جبهه متحد را مورد اعتماد قرار دهد. 
 
همچنان که ولایتمداری حضرت آیت الله مصباح هم آشکار است و اظهر من الشمس. چه اشکالی دارد که بستر فراهم شده باشد برای انتخاب بین یکی از دو فهرستی که علمای بزرگواری از آنها حمایت می‌کنند.
 
- در جریان رقابت انتخاباتی اخیر، برخی تفکر و رویکرد انقلابی حاکم بر فعالیت برخی از سیاسیون را به افراطی‌گری تعبیر کردند. مبنای استفاده از این تعبیر برای رویکردهای انقلابی چه می‌تواند باشد؟
 
من بیش از آنکه در صحنه‌ي سیاسی کشور شاهد افراطی‌گری باشم، شاهد تفریط و عدم اقدام به موقع خواص هستم. اگر اینگونه نبود سید حسن نصر الله نمی‌فرمودند: مقام معظم رهبری قدرش در ایران ناشناخته است و ایشان مظلوم هستند. ما هرگاه تندروی را محکوم می‌کنیم، باید کندروی را هم محکوم کنیم. و هرگاه کندروی را محکوم می‌کنیم، باید تندروی را هم محکوم کنیم. تا به یک تعادل برسیم.
 
- تعداد زیادی از جوانان و اقشار فرهیخته که تاکنون پیگیر سخنرانی‌های شما بوده‌اند، علاقمندند در چنین ایام تعیین‌کننده و حساسی، از نظرات دقیق‌تر شما در انتخاب افراد بهره بگیرند.
 
به نظر من معیارها برای جوان‌های انقلابی روشن است و دوستان گاهی وقت‌ها علاقمندند مصادیق روشن شود، که بنده در این انتخابات ضرورت نمی‌بینیم به ذکر مصادیق بپردازم. ولی ما از هیچ‌یک از دیدگاه‌های قبلی انقلابی خود کوتاه نیامده‌ایم. اگرچه ممکن است از کسی گله‌مند باشیم، ولی اگر گلایه‌های خود را از او زیاد عمیق ندانیم، باز به او رأی بدهیم. این بستگی دارد به این که فاصله‌ي افراد را تا ملاک‌های خود چقدر بدانیم و چقدر بتوانیم به توانایی و تعهد آنها اعتماد کنیم. جوانان انقلابی باید در اینباره خود قضاوت کنند. ولی هرچه بیشتر به سوی تحکیم ولایتمداری حرکت کنیم، آسیب کمتری درآینده متوجه ما خواهد شد.
 
هرچه اقتدار ولایت در جامعه‌ي اسلامی افزایش یابد، تأثیر او برجامعه‌ي اسلامی و جهان اسلام افزایش پیدا خواهد کرد و این موجب کاهش بسیاری از فشارهای خارجی و پیروزی‌های بیشتر ما در عرصه‌های بین‌المللی خواهد شد و در نتیجه آرامش و رفاه مردم بیشتر می‌شود و در داخل کشور نیز امور با سهولت و سرعت بیشتری به پیش خواهد رفت. لذا جدای از وظیفه‌ي شرعی، منافع ملی و رفاه عمومی جامعه نیز اقتضا می‌کند که بر ولایتمداری تاکید کنیم تا نیازی نباشد با منازعات سیاسی بیهوده و تنش‌آفرین و یا درکنار تخلف‌های فراوان از فرامین رهبری کارها را به پیش ببریم. آرامش جامعه در سایه‌ي اقتدار ولایت است و اقتدار ولایت موجب اقتدار ایران اسلامی در جهان خواهد بود. اگر مردم ولایتمدار ما در 9 دی بر ولایتمداری اینقدر تاکید نمی‌کردند، امروز وضعی شبیه برخی کشورهای بحران‌زده‌ي منطقه داشتیم.

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





برچسب ها : پناهيان, فضای رقابتی, جریان اصول‎گرایی, رشد سیاسی جامعه, ,